آیکن بنر

نسل سوخته کیه؟! نسل‌ها رو به انگلیسی یاد بگیر!

نسل سوخته؟! نسل‌ها رو به انگلیسی یاد بگیر!

مشاهده
آخرین به‌روزرسانی:

Blab

blæb blæb

معنی blab | جمله با blab

noun noun verb - intransitive verb - intransitive adverb adverb

فضولی کردن، وراجی کردن، گستاخی کردن، فاش و ابرازکردن، فضول

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

He has been blabbing to the press.

در روزنامه‌ها رازگشایی کرده است.

He promised not to blab.

قول داد دهان‌لقی نکند.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد blab

  1. verb gossip
    Antonyms:
    be quiet shut up

ارجاع به لغت blab

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «blab» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/blab

لغات نزدیک blab

پیشنهاد بهبود معانی