آیکن بنر

فقط تا پایان شهریور فرصت دارید اشتراک را با قیمت فعلی تهیه کنید

خرید اشتراک با قیمت فعلی فقط تا پایان شهریور

خرید
آخرین به‌روزرسانی:

Spill The Beans

معنی spill the beans | جمله با spill the beans

idiom

(معمولاً غیرعمدی و ناخودآگاه) رازی را افشا کردن، قضیه‌ای را لو دادن، دهن‌لقی کردن، بند را به آب دادن، پته‌ی کسی را روی آب ریختن، رازی را برملا کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

When Farid started talking, I knew he was about to spill the beans.

وقتی فرید شروع به حرف زدن کرد، می‌دانستم که قرار است پته‌ی ما را روی آب بریزد.

He was so excited that he spilled the beans without even realizing it.

او آن‌قدر هیجان‌زده بود که بدون آن‌که بفهمد همه‌چیز را لو داد.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

He accidentally spilled the beans during the meeting, revealing our plan too early.

او در طول جلسه، به‌طور تصادفی دهن‌لقی کرد و نقشه‌ی ما را خیلی زود آشکار ساخت.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد spill the beans

  1. verb disclose a secret or reveal something prematurely

ارجاع به لغت spill the beans

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «spill the beans» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۷ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/spill-the-beans

لغات نزدیک spill the beans

پیشنهاد بهبود معانی