امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Spillage

ˈspɪlɪdʒ ˈspɪlɪdʒ
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
عمل ریختن، مقدار ریختگی، سر ریز

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد spillage

  1. noun The act of allowing a fluid to escape
    Synonyms:
    spill release

ارجاع به لغت spillage

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «spillage» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/spillage

لغات نزدیک spillage

پیشنهاد بهبود معانی