امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Divulge

daɪˈvʌldʒ / / də- daɪˈvʌldʒ / / də-
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    divulged
  • شکل سوم:

    divulged
  • سوم‌شخص مفرد:

    divulges
  • وجه وصفی حال:

    divulging

معنی و نمونه‌جمله‌ها

verb - transitive
فاش کردن، افشا کردن، بروز دادن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری
- He divulged their secrets to me.
- او اسرار آنان را برایم فاش کرد.
- She did not divulge her age.
- آن زن سن خود را افشا نکرد.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد divulge

  1. verb make known; confess
    Synonyms:
    admit betray blab blow the whistle broadcast communicate cough up declare disclose discover exhibit expose fess up give away go public gossip impart leak let hair down let slip mouth open up own up proclaim promulgate publish reveal spill spill the beans spring tattle tell tip off uncover
    Antonyms:
    conceal hide keep secrete

ارجاع به لغت divulge

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «divulge» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/divulge

لغات نزدیک divulge

پیشنهاد بهبود معانی