فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Cough Up

ˈkɑːfˈəp kɒfʌp

گذشته‌ی ساده:

coughed up

شکل سوم:

coughed up

سوم‌شخص مفرد:

coughs up

وجه وصفی حال:

coughing up

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

phrasal verb

(به‌همراه سرفه) بالا آوردن

The cat coughed up a hairball on the carpet.

گربه یک گلوله مو را به‌همراه سرفه روی فرش بالا آورد.

The doctor asked me to cough up some phlegm for testing.

دکتر از من خواست برای آزمایش مقداری خلط بالا بیاورم.

phrasal verb verb - transitive informal

(پول یا اطلاعاتی را به اجبار) دادن، پرداختن، سلفیدن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری

I had to cough up the money I owed for the concert tickets.

مجبور شدم پولی را که برای بلیط کنسرت بدهکارم را به زور بدهم.

It's time you coughed up the money you owe me.

وقت آن است پولی را که به من بدهکاری را بپردازی.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت cough up

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «cough up» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/cough-up

لغات نزدیک cough up

پیشنهاد بهبود معانی