با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Broadcast

ˈbrɒːdkæst ˈbrɔːdkɑːst
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    broadcasted
  • شکل سوم:

    broadcasted
  • سوم‌شخص مفرد:

    broadcasts
  • وجه وصفی حال:

    broadcasting
  • شکل جمع:

    broadcasts

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun verb - transitive verb - intransitive adjective adverb countable B2
پراکندن، داده‌پراکنی، سخن‌پراکنی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری
noun verb - transitive verb - intransitive adjective adverb countable
منتشر کردن، اشاعه دادن، رساندن، پخش کردن (از رادیو)، سخن‌پراکنی
- The news is broadcast five times a day.
- روزی پنج بار خبر پخش می‌شود.
- The broadcast lasted an hour.
- برنامه یک ساعت طول کشید.
- The broadcast of the program was delayed.
- پخش برنامه عقب افتاد.
- Do not broadcast this; I am looking for another job.
- این را بازگو نکن؛ دارم دنبال کار دیگری می‌گردم.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد broadcast

  1. noun information on electronic media
    Synonyms: advertisement, air time, announcement, newscast, performance, program, publication, radiocast, show, simulcast, telecast, transmission
  2. verb put forth on electronic media
    Synonyms: air, announce, beam, be on the air, cable, circulate, colorcast, communicate, get out, go on the air, go on the airwaves, put on the air, radio, radiograph, relay, send, show, simulcast, telecast, telegraph, telephone, televise, transmit
  3. verb make public
    Synonyms: advertise, announce, annunciate, blare, blazon, circulate, communicate, declare, disseminate, distribute, proclaim, promulgate, publish, report, sow, spread, strew, troll
    Antonyms: hide, keep quiet, secret

ارجاع به لغت broadcast

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «broadcast» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۷ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/broadcast

لغات نزدیک broadcast

پیشنهاد بهبود معانی