گذشتهی ساده:
broadcastشکل سوم:
broadcastسومشخص مفرد:
broadcastsپخش (برنامهی رادیویی و تلویزیونی)
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The broadcasting of live sports events is a major source of revenue for television networks.
پخش زندهی رویدادهای ورزشی منبع اصلی درآمد شبکههای تلویزیونی است.
The rise of online streaming services has changed the landscape of broadcasting.
ظهور سرویسهای استریم آنلاین، چشمانداز پخش را تغییر داده است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «broadcasting» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/broadcasting