آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • Idioms
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۱۳ آذر ۱۴۰۲

    Sow

    soʊ saʊ səʊ saʊ

    گذشته‌ی ساده:

    sowed

    شکل سوم:

    sowed

    سوم‌شخص مفرد:

    sows

    وجه وصفی حال:

    sowing

    شکل جمع:

    sows

    معنی sow | جمله با sow

    verb - transitive verb - intransitive C1

    بذر افشاندن، بذر‌افشانی کردن، تخم پاشیدن، کاشتن، (تبلیغات یا تنفر و غیره) پراکندن، (مجازی) کاشتن

    link-banner

    لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی کاربردی فوق متوسط

    مشاهده

    at the end, each will reap what he has sown.

    هر کسی آن درود عاقبت کار که کشت.

    to sow grass

    چمن کاشتن

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    to sow a field with wheat

    در مزرعه بذر گندم افشاندن

    the best time to sow

    بهترین هنگام بذر‌افشانی

    she sowed doubt in my mind.

    او افکار مرا دچار شک و تردید کرد.

    to sow the seeds of hatred

    تخم تنفر را (در دلها) کاشتن

    noun

    خوک ماده (بالغ)، ماده خوک، (برخی جانوران پستاندار به‌ویژه خرس) ماده، (فلزکاری - ناودان یا جوی که فلز مذاب از کوره‌ی ذوب تا محل شمش‌ریزی در آن جاری می‌شود) آبگیره، گدازه راه، توده‌ی فلز سرد و سخت شده در گدازه راه

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    همگام سازی در فست دیکشنری
    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد sow

    1. verb plant
      Synonyms:
      grow raise seed implant propagate put in scatter disseminate lodge broadcast pitch fling strew toss drill inseminate disject
      Antonyms:
      harvest reap dig

    Idioms

    sow one's wild oats

    در ایام جوانی عیاشی و هرزگی کردن (و سپس عیال‌وار شدن)

    (در جوانی) عیش و عشرت کردن، ادل‌و‌بدل‌کاری کردن

    سوال‌های رایج sow

    گذشته‌ی ساده sow چی میشه؟

    گذشته‌ی ساده sow در زبان انگلیسی sowed است.

    شکل سوم sow چی میشه؟

    شکل سوم sow در زبان انگلیسی sowed است.

    شکل جمع sow چی میشه؟

    شکل جمع sow در زبان انگلیسی sows است.

    وجه وصفی حال sow چی میشه؟

    وجه وصفی حال sow در زبان انگلیسی sowing است.

    سوم‌شخص مفرد sow چی میشه؟

    سوم‌شخص مفرد sow در زبان انگلیسی sows است.

    ارجاع به لغت sow

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «sow» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۸ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/sow

    لغات نزدیک sow

    • - sovietology
    • - sovkhoz
    • - sow
    • - sow bug
    • - sow one's wild oats
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    انواع سبزیجات به انگلیسی

    انواع سبزیجات به انگلیسی

    اسامی گل ها به انگلیسی

    اسامی گل ها به انگلیسی

    انواع درختان به انگلیسی

    انواع درختان به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    eventually everlasting every one every other day exchange student exercise authority let go horny matcha pollen ghee tick off sine Ju quartz سبیل زن‌ذلیل ستبر سترگ سجود اتراق کردن اولویت بالاخره انضباط محابا پلمب پلمب کردن افتادن انداختن تزیین
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.