فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Terrestrial

təˈrestriəl təˈrestriəl

توضیحات:

شکل نوشتاری معنای سوم این لغت در انگلیسی آمریکایی: broadcast

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

adjective formal

زمینی، خاکی، این جهانی، دنیوی، ارضی

this terrestrial ball

این گوی خاکی (کره‌ی زمین)

The telescope's radio waves are capable of detecting distant terrestrial objects in outer space.

امواج رادیویی این تلسکوپ قادر به تشخیص اجرام زمینی دور در فضای خارجی هستند.

adjective

زیست‌شناسی خشک‌زی

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی زیست‌شناسی

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

terrestrial animals

جانوران خشک‌زی

The terrestrial mammals forage for food in the lush forests.

پستانداران خشک‌زی در جنگل‌های سرسبز به‌دنبال غذا هستند.

adjective

انگلیسی بریتانیایی (بدون ماهواره و از تلویزیون پخش شده باشد.) زمینی

Terrestrial television channels are broadcast from stations on the ground and do not use satellites.

شبکه‌های تلویزیونی زمینی از ایستگاه‌های روی زمین پخش می‌شوند و از ماهواره استفاده نمی‌کنند.

I prefer terrestrial TV over satellite TV.

من تلویزیون زمینی را به تلویزیون ماهواره‌ای ترجیح می‌دهم.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد terrestrial

  1. adjective earthly
    Synonyms:
    worldly temporal physical mundane secular earthbound terrene global earthlike prosaic profane unspiritual uncelestial sublunary subsolar telluric
    Antonyms:
    heavenly otherworldly cosmic

ارجاع به لغت terrestrial

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «terrestrial» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/terrestrial

لغات نزدیک terrestrial

پیشنهاد بهبود معانی