آیکن بنر

تا 40% تخفیف یلدایی

تا 40% تخفیف یلدایی

خرید یا تمدید
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۱۹ آذر ۱۴۰۴

    Bl

    ˌbiːˈel ˌbiːˈel

    معنی bl | جمله با bl

    abbreviation noun countable

    انگلیسی آمریکایی حقوق (BL) لیسانس حقوق، کارشناسی حقوق

    همچنین می‌توان از LLB استفاده کرد.

    شکل کامل: Bachelor of Laws

    link-banner

    لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی حقوق

    مشاهده

    I hold a BL.

    لیسانس حقوق دارم.

    The BL is a four-year graduate program.

    کارشناسی حقوق تحصیلات تکمیلی چهار ساله است.

    abbreviation

    بسته، بار (کشاورزی یا تجاری)

    شکل کامل: bale

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    هوش مصنوعی فست دیکشنری

    Farmers delivered 30 bl. of straw to the market.

    کشاورزان ۳۰ بسته کاه به بازار تحویل دادند.

    The company bought 10 bl. of recycled paper for packaging.

    شرکت ۱۰ بسته کاغذ بازیافتی برای بسته‌بندی خریداری کرد.

    abbreviation

    بشکه، گالن

    شکل کامل: barrel

    They imported 10 bl. of crude oil from the Middle East.

    آن‌ها ۱۰ بشکه نفت خام از خاورمیانه وارد کردند.

    The storage facility can hold up to 500 bl. of chemicals safely.

    انبار می‌تواند تا ۵۰۰ بشکه مواد شیمیایی را به‌طور ایمن نگه دارد.

    abbreviation

    سیاه، مشکی

    شکل کامل: black

    She prefers bl. shoes because they match everything.

    او کفش‌های مشکی را ترجیح می‌دهد چون با همه‌چیز ست می‌شوند.

    The artist used bl. paint to create shadows in the painting.

    هنرمند از رنگ سیاه برای ایجاد سایه‌ها در نقاشی استفاده کرد.

    abbreviation

    بلوک، قطعه

    شکل کامل: block

    The factory produces 200 bl. of clay bricks daily.

    کارخانه، روزانه ۲۰۰ بلوک آجر سفالی تولید می‌کند.

    Each bl. of concrete weighs approximately 500 kilograms.

    هر بلوک بتن تقریباً ۵۰۰ کیلوگرم وزن دارد.

    abbreviation

    آبی

    شکل کامل: blue

    She chose a bl. dress for the evening party.

    او لباسی آبی برای مهمانی شب انتخاب کرد.

    The flag should be printed in bl. and white.

    پرچم باید به رنگ آبی و سفید چاپ شود.

    abbreviation

    (BL) خط پایه، مبنای مرجع، خط معیار

    شکل کامل: baseline

    Establishing a BL is essential before starting any new experiment.

    تعیین خط پایه، قبل‌از شروع هر آزمایش جدید ضروری است.

    We need to adjust the readings according to the BL.

    باید داده‌ها را مطابق با خط مرجع تنظیم کنیم.

    abbreviation

    (BL) بارنامه

    شکل کامل: bill of lading

    The exporter must sign the BL before the shipment leaves the port.

    صادرکننده باید بارنامه را قبل‌از خروج محموله از بندر امضا کند.

    The BL shows the details of the goods, their quantity, and destination.

    بارنامه جزئیات کالاها، مقدار و مقصد آن‌ها را نشان می‌دهد.

    abbreviation

    (BL) عرض و طول، پهنا و درازا

    شکل کامل: breadth-length

    The carpet was cut to match the BL of the hall.

    فرش بر اساس پهنا و درازای سالن برش داده شد.

    The architect noted the BL of each wall in the blueprint.

    معمار عرض و طول هر دیوار را در نقشه‌ی ساختمان ثبت کرد.

    پیشنهاد بهبود معانی

    ارجاع به لغت bl

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «bl» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ دی ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/bl

    لغات نزدیک bl

    • - bks or bks
    • - bkt
    • - bl
    • - blab
    • - blabber
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    seamstress score a goal scarcely scape scammer savor savior savage saul room temperature doozy doth downtime doyle drama queen تکذیب تکذیب کردن حمام ساقی ماهی تهی‌خار ماهی دیواربین ماهی جنگجو ماهی گوپی ماهی تترانئون ماهی‌ماهی ماهی پلاتی ماهی دم‌شمشیری لپ‌تاپ قاروقور قباد
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.