امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Loot

luːt luːt
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun adverb
غارت، چپاول، تاراج، استفاده نامشروع، غارت کردن (شهری که اشغال شده)، چاپیدن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
- They fought only for booty and loot.
- آن‌ها فقط برای غارت و چپاول می‌جنگیدند.
- The bandits quarreled over the loot.
- دزدها بر سر اموال تارج‌شده دعوا می‌کردند.
- The airport police arrested him with the loot.
- پلیس فرودگاه او را با پول‌های مسروقه بازداشت کرد.
- The Mongols looted the town.
- مغول‌ها شهر را غارت کردند.
- Corrupt politicians looted the country's resources.
- سیاست‌بازان فاسد منابع کشور را چپاول کردند.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد loot

  1. noun stolen goods
    Synonyms:
    booty dough graft haul hot goods lift make money pickings pillage plunder plunderage prize seizure spoils squeeze take
  1. verb steal goods
    Synonyms:
    appropriate boost burglarize despoil grab gut liberate lift loft make moonlight requisition pillage plunder raid ransack ravage relieve requisition rifle rip off rob sack salvage smash and grab snatch snitch stick up swipe take thieve tip over
    Antonyms:
    give receive

ارجاع به لغت loot

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «loot» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/loot

لغات نزدیک loot

پیشنهاد بهبود معانی