با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Loot

luːt luːt
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun adverb
غارت، چپاول، تاراج، استفاده نامشروع، غارت کردن (شهری که اشغال شده)، چاپیدن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
- They fought only for booty and loot.
- آن‌ها فقط برای غارت و چپاول می‌جنگیدند.
- The bandits quarreled over the loot.
- دزدها بر سر اموال تارج‌شده دعوا می‌کردند.
- The airport police arrested him with the loot.
- پلیس فرودگاه او را با پول‌های مسروقه بازداشت کرد.
- The Mongols looted the town.
- مغول‌ها شهر را غارت کردند.
- Corrupt politicians looted the country's resources.
- سیاست‌بازان فاسد منابع کشور را چپاول کردند.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد loot

  1. noun stolen goods
    Synonyms: booty, dough, graft, haul, hot goods, lift, make, money, pickings, pillage, plunder, plunderage, prize, seizure, spoils, squeeze, take
  2. verb steal goods
    Synonyms: appropriate, boost, burglarize, despoil, grab, gut, liberate, lift, loft, make, moonlight requisition, pillage, plunder, raid, ransack, ravage, relieve, requisition, rifle, rip off, rob, sack, salvage, smash and grab, snatch, snitch, stick up, swipe, take, thieve, tip over
    Antonyms: give, receive

ارجاع به لغت loot

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «loot» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/loot

لغات نزدیک loot

پیشنهاد بهبود معانی