گذشتهی ساده:
graftedشکل سوم:
graftedسومشخص مفرد:
graftsوجه وصفی حال:
graftingشکل جمع:
graftsتبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
پیوند از حیوان به انسان
پیوندی که از بدن خود بیمار برداشته شده
پیوند اسکنهای
پیوند تاجی
پیوند بغلی
پیوند پوست
پیوند انگلیسی
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «graft» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/graft