فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Graft

ɡræft ɡrɑːft

گذشته‌ی ساده:

grafted

شکل سوم:

grafted

سوم‌شخص مفرد:

grafts

وجه وصفی حال:

grafting

شکل جمع:

grafts

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun verb - intransitive adverb

قلمه، پیوند، پیوند گیاه، گیاه پیوندی، (جراحی) پیوند بافت، تحصیل پول و مقام و غیره از راه‌های نادرست، ساخت و پاخت، سوءاستفاده، اختلاس، خندق،پیوند زدن، به‌هم پیوستن، جفت کردن، پیوند، از راه نادرستی تحصیل کردن

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی واژگان کاربردی سطح پیشرفته

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

a grafted apple tree

درخت سیب پیوندی (پیوند شده)

to graft a branch of a white rose to a red rose bush

یک شاخه رز سفید را به بوته‌ی رز قرمز پیوند زدن

نمونه‌جمله‌های بیشتر

Grafted trees give better fruit.

درختان پیوندی میوه‌ی بهتری می‌دهند.

He was found guilty of graft and imprisoned.

او محکوم به اختلاس و زندانی شد.

graft money

پول اختلاس‌شده

We must fight graft and corruption.

باید با رشوه‌خواری و فساد مبارزه کنیم.

Through skin grafting,his burns healed and he escaped death.

از طریق پیوند پوست سوختگی‌هایش خوب شد و از مرگ رها شد.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد graft

  1. noun transplant
    Synonyms:
    implant union splice shoot scion slip sprout bud hybridization jointure
  1. noun payoff for fraud
    Synonyms:
    bribe money pay gain corruption share squeeze shake skimming hush money juice money under the table thievery peculation payola hat
  1. verb transplant, splice
    Synonyms:
    plant insert implant join unite affix ingraft propagate

Collocations

animal graft

پیوند از حیوان به انسان

autoplastic graft

پیوندی که از بدن خود بیمار برداشته شده

cleft graft

پیوند اسکنه‌ای

crown graft

پیوند تاجی

side graft

پیوند بغلی

Collocations بیشتر

skin graft

پیوند پوست

whip graft

پیوند انگلیسی

ارجاع به لغت graft

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «graft» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/graft

لغات نزدیک graft

پیشنهاد بهبود معانی