فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Scion

ˈsaɪən ˈsaɪən

شکل جمع:

scions

توضیحات:

همچنین می‌توان از cion به‌ جای scion استفاده کرد.

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun

( cion =) قلمه، نهال، ترکه، نو، تازه، نورسته، فرزند

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری

a ten-year old scion of the Ghajar family

نورسته‌ی ده‌ساله‌ای از خانواده‌ی قاجار

We are scions of Nayeb Hossein.

تخم و ترکه‌ی نایب حسین هستیم.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد scion

  1. noun offshoot, descendant
    Synonyms:
    child offspring issue descendant heir successor seed progeny branch shoot junior sprout brood twig slip graft begotten heiress chip off old block
    Antonyms:
    source root cause

ارجاع به لغت scion

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «scion» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/scion

لغات نزدیک scion

پیشنهاد بهبود معانی