فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Hush Money

ˈhəʃˈməni hʌʃˈmʌni

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun uncountable informal

حق‌السکوت

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

The politician accepted hush money.

سیاست‌مدار حق‌السکوت را پذیرفت.

She demanded hush money in exchange for her silence on the company's unethical practices.

در ازای سکوتش در قبال اقدامات غیراخلاقی شرکت، تقاضای حق‌السکوت کرد.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد hush money

  1. noun bribe
    Synonyms:
    payola kickback graft blackmail extortion

ارجاع به لغت hush money

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «hush money» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/hush-money

لغات نزدیک hush money

پیشنهاد بهبود معانی