با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Hush Money

ˈhəʃˈməni hʌʃˈmʌni
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun uncountable informal
حق‌السکوت
- The politician accepted hush money.
- سیاست‌مدار حق‌السکوت را پذیرفت.
- She demanded hush money in exchange for her silence on the company's unethical practices.
- در ازای سکوتش در قبال اقدامات غیراخلاقی شرکت، تقاضای حق‌السکوت کرد.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد hush money

  1. noun bribe
    Synonyms: graft, blackmail, extortion, kickback, payola

ارجاع به لغت hush money

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «hush money» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/hush-money

لغات نزدیک hush money

پیشنهاد بهبود معانی