کشاورزی، کشتکاری، فلاحت، باغبانی، پرورش، برزگری
animal husbandry
دامپروری
صرفهجویی، مصرف صحیح
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
By careful husbandry they lived through the drought.
با صرفهجویی کامل خشکسالی را طی کردند.
the husbandry of the country's water resources
مصرف صحیح منابع آبی کشور
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «husbandry» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/husbandry