شکل جمع:
providencesمشیت الهی، صرفهجویی، آیندهنگری
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The farmer's providence saved him from poverty.
آیندهنگری کشاورز او را از فقر نجات داد.
Divine providence saved him from certain death.
مشیت الهی او را از مرگ حتمی نجات داد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «providence» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/providence