Thrift

θrɪft θrɪft
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
صرفه‌جویی، خانه‌داری، عقل معاش

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد thrift

  1. noun economy
    Synonyms:
    saving frugality thriftiness carefulness economizing prudence austerity providence parsimony stinginess
    Antonyms:
    spending waste extravagance

ارجاع به لغت thrift

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «thrift» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ فروردین ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/thrift

لغات نزدیک thrift

پیشنهاد بهبود معانی