فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Parsimony

ˈpɑːsɪməniˈpɑːrsəˌmoʊni ˈpɑːsɪməniˈpɑːrsəˌmoʊni

معنی

noun

خست، امساک، صرفه‌جویی، کم‌خرجی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد parsimony

  1. noun extreme stinginess
    Synonyms:
    stinginess meanness selfishness tightness closeness thrift parsimoniousness tightfistedness penny-pinching minginess niggardness providence

ارجاع به لغت parsimony

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «parsimony» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/parsimony

لغات نزدیک parsimony

پیشنهاد بهبود معانی