Improvidence

ɪmˈprɒvɪdəns ɪmˈprɒvɪdəns
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
بی‌احتیاطی، عاقبت‌نیندیشی، اسراف

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد improvidence

  1. noun extravagance
    Synonyms: wastefulness, shortsightedness, carelessness, neglect, waste

ارجاع به لغت improvidence

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «improvidence» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/improvidence

لغات نزدیک improvidence

پیشنهاد بهبود معانی