از روی بیخیالی، بهطور غیرآیندهنگرانه، تکانشگرایانه، بهطور غیردوراندیشانه
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
“On further review, the Court is of the opinion that summary judgment was improvidently awarded,” he wrote Tuesday.
او روز سهشنبه نوشت: «در بررسی بیشتر، دیوان عقیده دارد که حکم اختصاری بهطور غیردوراندیشانه صادر شده است.»
My friends regard me as one, who has improvidently thrown away his chance of advancement.
دوستانم، مرا فردی قلمداد میکنند که از روی بیخیالی، شانس ترقی و پیشرفت خود را هدر داده است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «improvidently» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/improvidently