آخرین به‌روزرسانی:

Improvisation

ˌɪmpravəˈzeɪʃn̩ ˌɪmprəvaɪˈzeɪʃn̩

شکل جمع:

improvisations

معنی

noun

بدیهه‌گویی، بدیهه‌سازی، حاضر‌جوابی، تعبیه، ابتکار

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد improvisation

  1. noun extemporary speech
    Synonyms:
    speaking off the cuff ad-libbing spontaneity winging it extemporization autoschediasm

سوال‌های رایج improvisation

شکل جمع improvisation چی میشه؟

شکل جمع improvisation در زبان انگلیسی improvisations است.

ارجاع به لغت improvisation

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «improvisation» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/improvisation

لغات نزدیک improvisation

پیشنهاد بهبود معانی