امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Provident

ˈprɑːvədnt ˈprɒvɪdnt
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله

adjective
( providential ) صرفه‌جو، آینده‌نگر، مال‌اندیش، خوشبخت، مشیتی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری
- a provident farmer
- کشاورز مال‌اندیش
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد provident

  1. adjective careful, frugal
    Synonyms:
    canny cautious discreet economical expedient far-sighted foresighted judicious penny-pinching politic prepared prudent sagacious saving shrewd sparing thrifty tight unwasteful vigilant well-prepared wise
    Antonyms:
    careless improvident spendthrift wasteful

ارجاع به لغت provident

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «provident» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/provident

لغات نزدیک provident

پیشنهاد بهبود معانی