احتیاط، اقدام احتیاطی، دوراندیشی، تدبیر (برای جلوگیری از اتفاق ناخوشایند یا خطرناک)
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی ۵۰۴ واژهی ضروری
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
We must take the necessary precautions against fire.
باید از پیش تدابیر لازم برای مقابله با آتشسوزی را انجام دهیم.
The company implemented several precautions to ensure the safety of its employees.
این شرکت اقدامات احتیاطی متعددی را برای اطمینان از ایمنی کارکنان خود انجام داده است.
The doctor advised him to take precautions to avoid getting sick.
پزشک به او توصیه کرد که احتیاط کند تا بیمار نشود.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «precaution» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/precaution