Husbandman

ˈhʌzbəndmən ˈhʌzbəndmən
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
کشاورز، سرپرست خانه، مرد زن‌دار

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد husbandman

  1. noun A person who operates a farm
    Synonyms: farmer, planter, agriculturalist, forester, granger, sodbuster

ارجاع به لغت husbandman

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «husbandman» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/husbandman

لغات نزدیک husbandman

پیشنهاد بهبود معانی