فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Husbandman

ˈhʌzbəndmən ˈhʌzbəndmən
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

  • noun
    کشاورز، سرپرست خانه، مرد زن‌دار
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد husbandman

  1. noun A person who operates a farm
    Synonyms: farmer, planter, agriculturalist, forester, granger, sodbuster

ارجاع به لغت husbandman

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «husbandman» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/husbandman

لغات نزدیک husbandman

پیشنهاد بهبود معانی