با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Planter

ˈplæntər ˈplɑːntə
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله

  • noun
    کشاورز، زارع، کشتار، صاحب مزرعه
    • - a corn planter
    • - ماشین کشت ذرت
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد planter

  1. noun The owner or manager of a plantation
    Synonyms: rancher, agriculturist, plantation owner, cultivator

لغات هم‌خانواده planter

ارجاع به لغت planter

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «planter» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/planter

لغات نزدیک planter

پیشنهاد بهبود معانی