۷۰٪ تخفیف تا پایان اسفند - اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی 💚

Rancher

ˈræntʃər ˈrɑːntʃə
آخرین به‌روزرسانی:

توضیحات

همچنین می‌توان از ranchero به‌جای rancher استفاده کرد.

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun countable
مزرعه‌دار، دام‌دار، گله‌دار، چوپان

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
- The rancher woke up early to tend to the cattle.
- دام‌دار زود از خواب بیدار شد تا به دام‌ها رسیدگی کند.
- A skilled rancher knows the land like the back of his hand.
- یک چوپان باتجربه زمین را مثل کف دستش می‌شناسد.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد rancher

  1. noun
    Synonyms:
    farmer herdsman breeder cowboy cowhand stockman cowgirl shepherd rancher cattleman grazier drover cowkeeper cowherder ranchman cattle-farmer stock breeder ranch owner horse trainer granger cowpoke ranchero gaucho hand broncobuster cattle baron cattle king

ارجاع به لغت rancher

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «rancher» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اسفند ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/rancher

لغات نزدیک rancher

پیشنهاد بهبود معانی