با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Graffiti

ɡræˈfiːti / / ɡrə- ɡræˈfiːti / / ɡrə-
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    graffitied
  • شکل سوم:

    graffitied
  • سوم‌شخص مفرد:

    graffitis
  • وجه وصفی حال:

    graffitiing

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun uncountable
شعار دیواری، دیوارنوشته

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
- The subway walls are covered with graffiti.
- دیوارهای ایستگاه‌های مترو پر از دیوارنوشته است.
- A man was washing graffiti off his front door.
- مردی داشت دیوارنوشته‌ی روی در جلویی‌اش را می‌شست.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد graffiti

  1. noun wall writing
    Synonyms: cave painting, defacement, doodles, scribbling

ارجاع به لغت graffiti

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «graffiti» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/graffiti

لغات نزدیک graffiti

پیشنهاد بهبود معانی