با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Ingraft

American: ɪnˈɡræft British: ɪnˈɡrɑːft
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

adverb
رنگ زدن، رنگ ثابت زدن، (مجازاً) اسقا کردن، اشباع کردن، در جسم چیزی فروکردن، در ذهن جانشین کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت ingraft

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «ingraft» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/ingraft

لغات نزدیک ingraft

پیشنهاد بهبود معانی