Ingot

ˈɪŋɡət ˈɪŋɡət
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun verb - transitive
قالب (ریخته‌گیری)، شمش (طلا و نقره و فلزات)، به‌صورت شمش در آوردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد ingot

  1. noun Metal that is cast in the shape of a block for convenient handling
    Synonyms: bar, bullion, nugget, metal bar, block, casting, mold, block of metal

ارجاع به لغت ingot

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «ingot» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/ingot

لغات نزدیک ingot

پیشنهاد بهبود معانی