آیکن بنر

۵۰۴ واژه‌ی ضروری در لغات دسته‌بندی‌شده

۵۰۴ واژه‌ی ضروری در لغات دسته‌بندی‌شده

مشاهده
آخرین به‌روزرسانی:

Nugget

ˈnʌɡɪt ˈnʌɡɪt

شکل جمع:

nuggets

معنی nugget | جمله با nugget

noun verb - transitive

قطعه، تکه فلز

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

a nugget of gold

یک قطعه طلا

my parent's nuggets of advice

پندهای پرارزش پدر و مادر من

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد nugget

  1. noun lump, solid piece; often of metal

سوال‌های رایج nugget

شکل جمع nugget چی میشه؟

شکل جمع nugget در زبان انگلیسی nuggets است.

ارجاع به لغت nugget

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «nugget» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/nugget

لغات نزدیک nugget

پیشنهاد بهبود معانی