امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Ore

ɔːr ɔːr ɔːr ɔː ɔː
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    ores

معنی و نمونه‌جمله‌ها

سنگ معدن، سنگ دارای فلز

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
- iron ore
- کانه‌ی آهن، سنگ آهن
- copper ore
- کانه‌ی مس، خاک مس‌دار
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد ore

  1. noun
    Synonyms:
    rock metal mineral ore gold silver iron copper lead tin zinc platinum bronze matrix native mineral metalliferous earth unrefined earth unrefined rock ore bed blende argentite chalcocite arsenopyrite mispickel stibnite parent rock

ارجاع به لغت ore

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «ore» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ اسفند ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/ore

لغات نزدیک ore

پیشنهاد بهبود معانی