فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Platinum

ˈplætənəm ˈplætənəm

توضیحات:

نماد: Pt

عدد اتمی: 78

جرم اتمی: 195.08

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun uncountable

شیمی عنصر شیمیایی پلاتین، عنصر پلاتین

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی شیمی

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری

The necklace was adorned with a stunning platinum pendant.

این گردنبند با یک آویز پلاتینی خیره‌کننده تزئین شده بود.

The coin collection included rare pieces made of platinum.

کلکسیون سکه شامل قطعات کمیاب ساخته‌شده از پلاتین بود.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

The ring is made of pure platinum.

این انگشتر از پلاتین خالص ساخته شده است.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد platinum

  1. noun a heavy precious metallic element; grey-white and resistant to corroding; occurs in some nickel and copper ores and is also found native in some deposits

ارجاع به لغت platinum

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «platinum» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/platinum

لغات نزدیک platinum

پیشنهاد بهبود معانی