شیمی عنصر شیمیایی مس، عنصر مس، فلز مس
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی شیمی
The statue was made from pure copper.
مجسمه از مس خالص ساخته شده بود.
Chile is the world's largest producer of copper.
شیلی بزرگترین تولیدکنندهی مس در جهان است.
This coin is made from a mixture of copper and nickel.
این سکه از ترکیب مس و نیکل ساخته شده است.
رنگ مسی، رنگ مسی (رنگ قهوهای مایل به قرمز)
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی رنگ
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The leaves turned a beautiful copper as fall approached.
با نزدیک شدن به پاییز، برگها به رنگ مسی زیبایی درآمدند.
The fabric had a beautiful copper hue that caught everyone's attention.
این پارچه رنگ مسی زیبایی داشت که توجه همه را به خود جلب میکرد.
انگلیسی بریتانیایی شاهی، سکهی مسی (کمارزش)
He polished up the old copper coins.
او سکههای مسی قدیمی را صیقل داد.
He found a copper on the sidewalk and picked it up.
او در پیادهرو سکهای مسی پیدا کرد و آن را برداشت.
انگلیسی بریتانیایی افسر پلیس، افسر شهربانی، پاسبان، آژان
There are a couple of coppers waiting outside.
چند افسر پلیس بیرون منتظرند.
The copper took notes while interviewing witnesses at the scene.
پاسبان هنگام مصاحبه با شاهدان در صحنه یادداشتبرداری کرد.
مسی، از جنس مس، ساختهشده از مس
The copper pipes in the building are highly durable.
لولههای مسی ساختمان از دوام بالایی برخوردار هستند.
She wore a beautiful copper bracelet that shimmered in the sunlight.
او دستبند مسی زیبایی به دست داشت که زیر نور خورشید میدرخشید.
با مس اندودن، مس یا ترکیبات مسی بکار بردن، روکش مسی زدن به، مس پوش کردن، مس دار کردن، با مس آمیختن
اکسید مس، لاسرخ
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «copper» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/copper