شکل جمع:
bobbiesپاسبان، پلیس
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
problems that used to be dealt with by the village bobby.
مشکلاتی که توسط پلیس روستا مورد بررسی قرار میگرفت.
Many people think there should be more bobbies on the beat.
بسیاری از مردم فکر میکنند باید پلیسهای بیشتری در این محل گشت زنی وجود داشته باشد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «bobby» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/bobby