آخرین به‌روزرسانی:

Policeman

pəˈliːsmən pəˈliːsmən

شکل جمع:

policemen

معنی و نمونه‌جمله

noun countable A1

مأمور پلیس، پاسبان

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری

a neighborhood policeman

پاسبان محله

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد policeman

  1. noun a member of a law-enforcement agency
    Synonyms:
    police officer officer police cop man law peace officer constable patrolman policewoman patrolwoman bobby bull copper fuzz heat bluecoat flatfoot finest gendarme peeler

سوال‌های رایج policeman

شکل جمع policeman چی میشه؟

شکل جمع policeman در زبان انگلیسی policemen است.

ارجاع به لغت policeman

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «policeman» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/policeman

لغات نزدیک policeman

پیشنهاد بهبود معانی