شکل جمع:
assetsچیز باارزش و مفید، ممر عایدی
assets and liabilities
بستانکاری و بدهکاری
اقتصاد سرمایه، دارایی، ماترک، جمع دارایی شخص که بایستی بابت دیون او پرداخت گردد
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی اقتصاد
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Most of his assets were in gold.
بیشتر دارایی او به صورت طلا بود.
a company's assets
دارایی شرکت
نعمت، موهبت، امتیاز
Mozhgan is an asset to this university.
مژگان مایهی سربلندی این دانشگاه است.
Charm is her chief asset.
جذابیت امتیاز عمدهی اوست.
دارایی جاری
دارایی ثابت
دارایی در گردش
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «asset» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/asset