آخرین به‌روزرسانی:

Riches

ˈrɪtʃɪz ˈrɪtʃɪz

معنی

plural preposition C2

وسیله ثروتمندی، ثروت، پول، مال، جواهرات، ثروت زیاد

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد riches

  1. noun money and possessions
    Synonyms:
    money property assets wealth resources fortune means substance treasure abundance plenty opulence affluence worth gold clover lap of luxury
    Antonyms:
    debt

لغات هم‌خانواده riches

ارجاع به لغت riches

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «riches» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/riches

لغات نزدیک riches

پیشنهاد بهبود معانی