آخرین به‌روزرسانی:

Affluence

ˈæfluːəns ˈæfluəns

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun

فراوانی، وفور

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی واژگان کاربردی سطح پیشرفته

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

the relative affluence of the American people

رفاه نسبی مردم امریکا

He quickly rose to affluence.

او به سرعت ثروتمند شد.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

the constant affluence of newcomers into Tehran

جریان دائمی تازه‌واردها به تهران

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد affluence

  1. noun wealth
    Synonyms:
    wealth riches fortune prosperity abundance plenty luxury opulence wealthiness

ارجاع به لغت affluence

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «affluence» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۵ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/affluence

لغات نزدیک affluence

پیشنهاد بهبود معانی