ترجمه و بهبود متون فارسی و انگلیسی با استفاده از هوش مصنوعی (AI)

Luxury

ˈlʌkʃri ˈlʌkʃri
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    luxuries

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

  • noun uncountable B1
    نازونعمت (به‌ویژه به‌دلیل وفور چیزهای گران‌قیمت و زیبا در زندگی)
    • - She had been raised in the lap of luxury.
    • - او در دامن نازونعمت پرورش یافته بود.
    • - I aspire to live in luxury one day.
    • - آرزو دارم روزی در نازونعمت زندگی کنم.
  • noun countable C1
    هر چیز تجملی، (در جمع) تجملات
    • - Unlike bread and water, luxuries are not necessary to life.
    • - تجملات مثل آب و نان نیست که برای زندگی لازم باشد.
    • - Even if I had the money, I wouldn't go for such luxuries as jewelry and gold watches.
    • - حتی اگر پول داشتم، دنبال تجملاتی مثل جواهر و ساعت طلا نمی‌رفتم.
  • noun singular uncountable B2
    لذت (که اغلب برآورده نمی‌شود)
    • - Staying in bed until noon was a luxury that she could seldom enjoy.
    • - تا ظهر در رختخواب ماندن لذتی بود که به‌ندرت از آن برخوردار می‌شد.
    • - Watching the sunset from a private beach is a luxury I dream of experiencing one day.
    • - تماشای غروب خورشید از ساحل خصوصی لذتی است که آرزو دارم روزی آن را تجربه کنم.
  • noun
    قدیمی عیاشی
    • - The party was a den of luxury.
    • - این مهمانی مرکز عیاشی بود.
    • - The priest concealed a secret love for luxury and worldly pleasures.
    • - کشیش عشق پنهانی به عیاشی و لذت‌های دنیوی را پنهان کرد.
  • adjective
    مجلل، لوکس
    • - Staying at a luxury hotel is a dream come true for many travelers.
    • - اقامت در هتل مجلل برای بسیاری از مسافران یک رؤیا است.
    • - The luxury liner docked at the port.
    • - کشتی مسافری لوکس در بندر پهلو گرفت.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد luxury

  1. noun great pleasure, indulgence
    Synonyms: affluence, bliss, comfort, delight, enjoyment, exorbitance, extravagance, frill, gratification, hedonism, high living, immoderation, intemperance, leisure, luxuriousness, opulence, rarity, richness, satisfaction, splendor, sumptuousness, treat, well-being
    Antonyms: austerity, economy, frugality

Idioms

ارجاع به لغت luxury

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «luxury» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ مرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/luxury

لغات نزدیک luxury

پیشنهاد بهبود معانی