شکل جمع:
blissesسعادت، خوشی، خوشبختی، شادکامی، سرور، شادمانی، کامیابی، کامروایی، رستگاری، بهجت
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Fast Dictionary wishes you a New Year filled with bliss.
فستدیکشنری سال نویی سرشار از شادکامی را برای شما آرزو میکند.
Meditation can bring a sense of inner bliss and peace.
مدیتیشن میتواند حس سعادت و آرامش درونی را به ارمغان بیاورد.
For her, gardening was a source of constant bliss.
برای او، باغبانی منبع کامیابی دائمی بود.
Hearing my child's laughter is sheer bliss.
شنیدن صدای خندههای فرزندم خوشبختی محض است.
ناآگاهی از چیزهای ناخوشایند، جهل توأم با شادکامی
خوشبختی زناشویی، سعادت ازدواج
living in wedded (or married) bliss
در ازدواج سعادتمند بودن، زندگی زناشویی موفق و کامبخشی داشتن
بیخبری شادیبخش است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «bliss» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/bliss