سرخوشانه، با خوشخیالی، با بیخیالی، با بیخبری
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح پیشرفته
She blissfully sipped her coffee, not knowing about the news headlines.
او سرخوشانه و بدون اطلاع از تیترهای خبری قهوهاش را نوشید.
He continued to eat his lunch, blissfully unaware of the chaos he had caused.
بیخبر از هرجومرجی که به پا کرده بود، به خوردن ناهارش ادامه داد.
با خوشی، با خوشحالی، با شادمانی، با شادی، با خشنودی، با مسرت، با لذت، بهطور لذتبخشی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
They blissfully danced under the stars.
آنها با خوشحالی زیر ستارهها رقصیدند.
They blissfully embraced each other, celebrating their reunion.
آنها با شادی یکدیگر را در آغوش گرفته و دیدار دوبارهشان را جشن گرفتند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «blissfully» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/blissfully