Blissfully Unaware

عبارت «blissfully unaware» در زبان فارسی به «در بی‌خبری مطلق / کاملاً بی‌خبر / بدون هیچ نگرانی و کاملاً بی‌اطلاع» ترجمه می‌شود.

عبارت blissfully unaware به حالتی اشاره دارد که فرد یا گروهی از موضوعی بی‌اطلاع است، اما این ناآگاهی موجب حس خوشبختی، آرامش یا رضایت در او می‌شود. در واقع، فرد نه تنها از مشکل یا واقعیت ناخوشایند مطلع نیست، بلکه نبود این آگاهی باعث تجربه‌ی لحظاتی از شادی و راحتی می‌شود.

در زندگی روزمره، افراد ممکن است از مسائلی که باعث استرس یا نگرانی می‌شوند، blissfully unaware باشند. برای مثال، کودکی که در حال بازی است و هیچ اطلاعی از مشغله‌ها یا نگرانی‌های والدین ندارد، نمونه‌ای از این حالت است. ناآگاهی او نه تنها آسیبی ندارد، بلکه حس معصومیت و لذت از زندگی را نیز افزایش می‌دهد.

در ادبیات و داستان‌سرایی، نویسندگان از عبارت blissfully unaware برای نشان دادن تضاد بین واقعیت و تجربه‌ی شخصیت‌ها استفاده می‌کنند. این عبارت می‌تواند طنزآمیز، تأمل‌برانگیز یا حتی تراژیک باشد؛ زیرا گاهی عدم آگاهی فرد ممکن است لحظاتی از شادی را ایجاد کند، اما در نهایت با مواجهه با واقعیت، این شادی به چالش کشیده می‌شود.

همچنین این عبارت در مکالمات روزمره و نوشتار غیررسمی برای توصیف کسی که از مشکلات یا شرایط ناخوشایند بی‌خبر است، به کار می‌رود. کاربرد blissfully unaware غالباً حس همدلی، دلسوزی یا شوخ‌طبعی را منتقل می‌کند و توجه مخاطب را به تضاد بین ناآگاهی و واقعیت جلب می‌کند.

blissfully unaware ترکیبی از ناآگاهی و احساس خوشایند است که همزمان حس آرامش، معصومیت و گاهی تلخی ناشی از فاصله گرفتن از واقعیت را منتقل می‌کند. این عبارت نشان‌دهنده‌ی تجربه‌ای است که در آن ناآگاهی نه تهدیدآمیز بلکه منبع لحظات خوشایند و آرامش‌بخش است.