فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Euphoria

juːˈfɔːriə juːˈfɔːriə

شکل جمع:

euphorias

معنی و نمونه‌جمله

noun

رضامندی، خوشی، خوشحالی، رضایت، مشاط

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

Her euphoria at seeing her lost child was indescribable.

شادی او از دیدن فرزند گمشده‌اش در وصف نمی‌گنجید.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد euphoria

  1. noun extreme happiness
    Synonyms:
    joy happiness glee elation exhilaration jubilation bliss rapture ecstasy transport high spirits intoxication exultation joyousness frenzy madness health relaxation dreamland
    Antonyms:
    sorrow unhappiness misery despair woe

ارجاع به لغت euphoria

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «euphoria» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/euphoria

لغات نزدیک euphoria

پیشنهاد بهبود معانی