با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Jubilation

ˌdʒuːbəˈleɪʃn ˌdʒuːbəˈleɪʃn
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • noun
    هلهله، شادی، جشن، شادمانی
    • - Our jubilation was short-lived as once again the patient's condition worsened.
    • - شادی ما زیاد طول نکشید چون وضع بیمار دوباره رو به وخامت گذاشت.
    • - Their jubilation lasted until dawn.
    • - جشن و سرور آن‌ها تا پگاه طول کشید.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد jubilation

  1. noun celebration
    Synonyms: exultation, triumph, gladness, happiness, joy, merriment, festivity

ارجاع به لغت jubilation

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «jubilation» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/jubilation

لغات نزدیک jubilation

پیشنهاد بهبود معانی