فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
خرید اشتراک

    Luxurious

    ləɡˈʒʊriəs lʌɡˈzjʊəriəs / / ləɡˈʒʊəriəs lʌɡˈzjʊəriəs / / ləɡˈʒʊəriəs
    آخرین به‌روزرسانی:
    |

    • صفت تفضیلی:

      more luxurious

    • صفت عالی:

      most luxurious

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    adjective C1
    خوش‌گذران، دارای زندگی تجملی، مجلل

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    خرید اشتراک فست دیکشنری
    - The ruler of a poor country who himself lives in a luxurious palace.
    - فرمانروای کشوری فقیر که خودش در کاخ پرتجملی زندگی می‌کند.
    - a luxurious life
    - زندگانی پر تجمل
    - luxurious privileges
    - امتیازات ناشی از جاه و جلال
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد luxurious

    1. adjective affluent, indulgent
      Synonyms:
      rich expensive fancy lavish deluxe grand splendid comfortable opulent gorgeous majestic impressive sumptuous posh plush palatial ritzy extravagant pleasurable sensual sensuous gratifying indulgent elaborate ostentatious upscale imposing lush plushy stately hedonistic self-indulgent well-appointed grandiose voluptuous pampered fit for a king/ queen in the lap of luxury pleasure-loving epicurean sybaritic
      Antonyms:
      poor frugal austere

    ارجاع به لغت luxurious

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «luxurious» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/luxurious

    لغات نزدیک luxurious

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    دژرهی دکتردرحقوق دگردیسگر دگرسان پذیری دگرسان گرای دگرسوی کردن دگرش ناپذیر دگرشگر دگرش واکه دگرگونی ناپذیر دگرگونی گشتاور دیدگر سوی دیردرمان دیرپای دیرگزین دیرگشا دیریاز دیسدار شدن دیسلکسی دیسک ران دیماساندن دیوار بازدار دیوان کشور دیوانه و خنده آور دیوسیرتانه دیکسیونرنگار دیکلرر دیگرآنکه