فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.

Plushy

American: ˈplʌʃi British: ˈplʌʃi
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

خواب‌دار، مخملی، مجلل

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد plushy

  1. adjective characterized by extravagant, ostentatious magnificence
    Synonyms:
    rich luxurious lavish opulent sumptuous lush plush palatial luxuriant lucullan
  1. adjective (of textures) resembling plush
    Synonyms:
    plush-like

ارجاع به لغت plushy

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «plushy» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/plushy

لغات نزدیک plushy

پیشنهاد بهبود معانی