امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Lush

lʌʃ lʌʃ
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    lushed
  • شکل سوم:

    lushed
  • سوم‌شخص مفرد:

    lushes
  • وجه وصفی حال:

    lushing
  • شکل جمع:

    lushes
  • صفت تفضیلی:

    lusher
  • صفت عالی:

    lushest

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun adjective adverb
پرآب، آبدار، شاداب، پرپشت، با‌شکوه، مست کردن، مشروب‌خوار، الکلی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
- lush gardens
- باغهای سبز و خرم
- lush grass
- چمن سبز و پر پشت
- a lush style of writing
- سبک نویسندگی پر شاخ و برگ
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد lush

  1. adjective profuse and delightful
    Synonyms:
    abundant ambrosial delectable delicious deluxe dense elaborate extensive extravagant exuberant flourishing fresh grand green heavenly juicy lavish luscious luxuriant luxurious opulent ornate overgrown palatial plush prodigal prolific rank rich riotous ripe ritzy scrumptious sensuous succulent sumptuous teeming tender verdant voluptuous
    Antonyms:
    austere bare barren sparse

ارجاع به لغت lush

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «lush» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/lush

لغات نزدیک lush

پیشنهاد بهبود معانی