Majestic

məˈdʒestɪk məˈdʒestɪk
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • صفت تفضیلی:

    more majestic
  • صفت عالی:

    most majestic

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective
بزرگ، باعظمت، باشکوه، شاهانه، شکوهمند، فرهمند

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
- the majestic beauty of Mount Damavand.
- زیبایی پرشکوه کوه دماوند.
- This lovely village is surrounded by majestic mountain scenery.
- این روستای دوست‌داشتنی با چشم‌انداز با‌عظمت کوه‌ها احاطه شده.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد majestic

  1. adjective impressive, splendid
    Synonyms: august, awesome, ceremonious, cool, courtly, dignified, elevated, exalted, fab, grand, grandiose, imperial, imposing, lofty, magnific, magnificent, marvelous, mind-blowing, monumental, noble, out of this world, pompous, regal, royal, smashing, sovereign, stately, stunning, sublime, sumptuous, superb
    Antonyms: humble, low, lowly, shabby

ارجاع به لغت majestic

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «majestic» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/majestic

لغات نزدیک majestic

پیشنهاد بهبود معانی