فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Regal

ˈriːɡl ˈriːɡl

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

adjective

پادشاهی، سلطنتی، شاهانه، ملوکانه، شاهوار

The queen wore a regal gown adorned with pearls.

ملکه لباسی سلطنتی پوشیده بود که با مروارید تزئین شده بود.

The castle stood on the hill, exuding a regal charm.

قصر بر روی تپه بنا شده بود و جذابیتی شاهانه به بیرون می‌داد.

adjective

مجلل، با شکوه، شایگان، شکوهمند، فاخر

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

the new hotel's regal beauty

زیبایی شکوهمند هتل جدید

The ballroom was adorned with regal decorations that captivated every guest.

سالن رقص با تزئینات با شکوهی تزئین شده بود که هر مهمان را مجذوب خود می‌کرد.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد regal

  1. adjective fit for royalty
    Synonyms:
    royal noble majestic splendid magnificent stately glorious imposing kingly queenly sovereign august monarchical monarchial resplendent proud sublime
    Antonyms:
    common

ارجاع به لغت regal

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «regal» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۸ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/regal

لغات نزدیک regal

پیشنهاد بهبود معانی