Regale

rɪˈɡeɪl rɪˈɡeɪl
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله

noun verb - transitive
خوراک لذیذ، مهمانی، سور دادن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
- The new ambassador was regaled everywhere.
- سفیر جدید را همه‌جا با جشن و ضیافت‌ پذیرفتند.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد regale

  1. verb throw a party; have fun
    Synonyms:
    party entertain amuse delight divert gratify please satisfy have a get-together give a party feast laugh it up toss a party serve ply refresh nurture grab fracture

ارجاع به لغت regale

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «regale» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ فروردین ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/regale

لغات نزدیک regale

پیشنهاد بهبود معانی